خواب و رویا
پاسخ:
مسئله خواب و رؤيا، ريشه قرآنى، روايى و علمى دارد. خواب از نشانههاى وجود خدا و قدرت الهى است. امام صادق(ع) در ضمن سخنانى به شاگرد هوشمندش «مُفضّل» فرمود: «اى مفضّل! در خواب ديدنها بينديش... گاهى (خوابها) راست است و گاهى بىپايه؛ در نتيجه مردم را از خوابهايى كه مىبينند، در مصالح خود به وسيله آنها هدايت شده و بهرهمند مىگردند، و يا به زيان موضوعى، پى برده و از آن دورى . مىكنند...(بحارالانوار، ج 61، ص 183.)
در قرآن در وصف اولياى خدا مىخوانيم: «لَهُمُ الْبُشْرى فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ فِي الْآخِرَةِ»(يونس (10)، آيه 64. ) براى آنان در زندگى دنيا و آخرت بشارت شادى هست».
شخصى از رسول خدا(ص) در مورد بشارت دنيوى، در اين آيه پرسيد؛ حضرت فرمود: «اين بشارت، همان خواب ديدن نيكى است كه مؤمن آن را در عالم خواب مىبيند، و به وسيله آن در دنيا بشارت داده مىشود»(روضةالكافى، چاپ بيروت، ص 90. )
مطلب ديگر اينكه خواب ديدن، يك امر عمومى و همگانى است. همه بدون استثنا گاهى خواب مىبينند. حتى در اين جهت فرقى بين زن و مرد نيست. زنان نيز خواب مىبينند و بعضى از رؤياهاى آنان، راست و داراى پيام و تعبير است.
خواب ديدن بسيار مهم است هر چه انسان از نظر معنوى، تقوا، معرفت و كمالات در سطح بالايى باشد و موازين شرع را بيشتر رعايت كند، خوابهايى را كه مىبيند غالباً خوابهاى صادق و داراى پيام است.
گاهى هم ممكن است دو نفر يا افرادى چند، خوابهاى خوبى ببينند؛ ولى تعبير و پيام هر كدام با ديگرى تفاوت داشته باشد و اين تفاوت، مربوط به تفاوت حالات معنوى و روحى آنان است.
نكته ديگر آنكه فردى كه به پارهاى از مسائل مهمّ دين اهميت نمىدهد؛ ولى گاهى خوابى خوش مىبيند، هنوز قابليتهايى دارد و اين طور نيست كه استعداد و امكان كماليابى را از كف داده باشد. چنين افرادى را بايد متوجّه اهميت اين موضوع ساخت كه اهميت دادن به مبانى نظرى و عملى دين، علاوه بر اينكه موجب سعادت دنيا و آخرت مىشود، بركات و خيرات بسيارى در زندگى دنيايى انسان نيز دارد (كه از جمله آنها خواب ديدن خوب و درست است).
نكته ديگر اينكه از برخى روايات استفاده مىشود اشخاصى كه واجبات مهم را ترك مىكنند ولى گاهى كارهاى خوب هم انجام مىدهند خداوند مزد كارهاى خوب آنها را در همين دنيا مىدهد و يكى از اين مزدها رؤياهاى خوب و صادقه است. در حالى كه خداوند متعال مزد و پاداش مؤمنان را بيشتر به آخرت واگذار كرده است كه انسان در آن سرا، بسيار محتاجتر از اين دنيا است.
نكته ديگرى كه درباره خواب لازم است بدانيد، تعبير خواب است. تعبيرخواب از علومى است كه از طريق كلاس و معلم و كتاب قابل اكتساب نيست؛ بلكه اين توانايى را خداوند به هر كسى كه صلاح بداند مىدهد. بنابراين هر كس نمىتواند تعبير خواب كند؛ فقط افراد خاصى هستند كه مىتواند خواب را تعبير كنند.
درباره رؤيا (خواب ديدن) نيز گفتنى است:
1. خواب يكى از راههاى ارتباط انسان با عالم غيب است؛ زيرا انسان در عالم خواب، به جهت اقتضاى قوانين و سنن حاكم بر آن، از بدن مادى خود منصرف گشته و با توجه به عالم غيب، حقايقى را . مشاهده مىكند(نگا: محمد حسين طباطبايى، تفسير الميزان، چاپ بيروت، ج 11، ص 269.)
2. در خواب، گيرنده و دريافتكننده حقايق، «نفس و روح» انسان است(حسن زاده آملى، هزار و يك نكته، انتشارات فرهنگى رجا، ج 1، ص 12. )
3. چنان كه براى دريافت حقايق در بيدارى، نياز به مراقبه است، در عالم خواب هم مراقبه لازم است، اگر كسى مىخواهد در عالم رؤيا، حقايق را آن چنان كه هستند، بفهمد و از هدايتها، اشارات و ارشادهاى آنها سود جويد، بايد مراقبه داشته باشد و اين مراقبه با يك سلسه اعمال و برنامهها حاصل خواهد گشت(بحارالانوار، ج 76، صص 181 و 218. )
4. خواب گاهى مستند به اسباب طبيعى مزاجى و يا اسباب اخلاقى و روح انسان است؛ مثلاً گفته شده كسى كه مزاجش گرم است، حركاتش مشوّش و مضطرب بوده، خواب او هم پر از اضطراب است. اين خواب آشفته، مستند به مزاج بدنى خواب بيننده است. اگر كسى، انسان يا فعلى را دوست داشته باشد، آن را در خواب مىبيند و اگر نسبت به شخصى بغضى و عداوتى دارد، در خواب با او جدال مىكند. اين جدال و يا همراهى با دوستان در خواب، مستند به خلقيات و ملكات اخلاقى انسان است.(محمد حسين طباطبايى، تفسير الميزان، چاپ بيروت، ج 11، ص 269 و 270.)
گاهى خواب مستند به حوادث خارج از ما بوده و با حقايق عالم هستى و ديگر عوالم مرتبط است. در چنين خوابى، نفس انسان از عالم دنيوى گذشته و با توجه به هم سنخى با عالم مثال و عالم عقل، با آن دو مرتبط مىگردد. اين نوع خواب خود سه گونه است كه مجال تفصيل آن در اينجا وجود ندارد.(محمد شجاعى، خواب و نشانهاى آن، صص 24 و 34. )
5. در جاى خود ثابت شده است كه آدمى، بدنى مثالى و برزخى دارد؛ در هنگام خواب - كه تعلق روح به بدن مادى تا اندازهاى كم مىشود و روح از حصار مادى تا اندازهاى آزاد مىشود - خود را با بدنى شبيه بدن مادى و دنيوى مىبيند بدون اينكه جرم و وزن داشته باشد بلكه صورتى سه بُعدى دارد و اين دليل روشنى است كه روح انسان، در صورت عدم تعلّق به بدن مادى يا تعلق كمتر، قدرت تمثل به بدن مثالى را دارد.
انسان در وقت خواب و خواب ديدن - چه خواب صادق يا غيرصادق و چه با تعبير باشد يا بدون تعبير - خودش را با همان بدن مىبيند (با همان شكل و تصوير) و اين بيانگر وجود بدن مثالى و قالب برزخى است كه هم اكنون در عالم مثال موجود بوده ولى از ما محجوب است. اگر اين حجاب را كه - تعلّق و توجه به نظام مادى و ماديات است - كنار بزنيم، هم اكنون نيز خود را در آن قالب مثالى متمثّل مىبينيم؛ چنان كه در عالم خواب تا حدودى كه تعلق روح به بدن مادى كم مىشود و بدن مادى ما در رختخواب افتاده و در حال آرامش است، خود را با بدنى مشابه با اين بدن يافته و سيرها، حركتها، . فهمها، ديدنها و شنيدنىها، خوردنىها، خواستنىها، رفت و آمدها و ملاقاتها با آن داريم. (صدرالمتألهين شيرازى، اسفارالاربعه، ج 9، (باب 9، فصل 4) صص 100-94 ؛ خواب و نشانههاى آن، صص 59-52.)
با توجه به اين نكته؛ چنان چه در عالم خواب، خود را هم صحبت با ديگرى يافتيد، يا مستند به مزاج و خلقيات شما است (كه در اين صورت نفس شما به دليل تعلّقات روحىتان صورتى از دوستان را ترسيم كرده و فكر كردهايد واقعاً در عالم ديگرى با او ملاقات كردهايد) و يا خوابى است كه مستند به خارج از شما بوده و شما واقعاً با عالم برزخ مرتبط گشته و وى را در آنجا مشاهده كردهايد (در اين صورت شما با بدن مثالى خود، با بدن مثالى دوستتان ملاقات كردهايد).
اين ملاقات دو گونه تصوير دارد:
1. دوست شما نيز در عالم رؤياى خود (در همان هنگام كه شما خواب ديدهايد)، در قالب بدن مثالى خود بروز كرده و با شما هم صحبت شده است. در اين صورت دوست شما نيز به آن ملاقات علم دارد؛ چنان كه اين مسئله براى بسيارى رخ داده است.
2. يا دوست شما چنين خوابى نديده و از اين ملاقات بىاطلاع است، اين نيز به نوبه خود هيچ اشكالى ندارد؛ چون شما با بدن مثالى دوست خود ملاقات كردهايد كه در عالم مثال و برزخ وجود دارد (هر چند دوست شما به دلايلى بدان واقف نبوده است). بلى اگر شما تنها با روح او مىتوانستيد ملاقات كنيد، اين صورت دوم غيرموجّه و غيرعملى بود؛ ولى روح آدمى در قالب مثالى بدن خويش - كه در عالم برزخ وجود دارد - متمثّل گشته و سير و حركتها دارد و در اين سير با بدنهاى مثالى ديگران ارتباط برقرار مىكند؛ هر چند صاحبان آنها در دنيا بدان توجه نداشته و با آنها در ارتباط نبودهاند (لذا از آنها بىخبر و از اعمال و ملاقات نيز ناآگاه باشند). بنابراين الزاماً نبايد همان خوابى كه شما مىبينيد، دوستتان نيز همان خواب را ببيند.