دلمردگی
همه ما گاهى غمگينى، دلمردگى و كسالت روحى را در زندگى تجربه مىكنيم و شايد يكى از رموز نهفته در نظام آفرينش، براى بهرهمندى و لذّت بردن بيشتر از لحظات زندگى، همين تجربههاى ناخوشايند و كسالتهاى روحى باشد.
همان طور كه بيمارى يك امرى ناخوشايند براى تمام انسانهاست امّا براى پىبردن به ارزش سلامتى و استفاده لذتبخش از تندرستى و قدردانى و سپاسگزارى از آفريننده همه زيبايىها، تذكر بسيار مهمى است به انسان به عبارت ديگر براى پىبردن به ارزش هر نعمتى، ابتلا به فقدان آن، بهترين هشدار دهنده و مناسبترين وسيله براى بيدارى انسان و استفاده بهينه از نعمتهاى الهى است. بنابراين بيمارى و كسالت نيز يك نعمت است و اگر نگاه ما به زندگى و حوادث آن اينگونه باشد، به طور كلى همه چيز عوض خواهد شد و همه فشارهاى روحى و افسردگىها تبديل به نشاط و شادابى مىشود.
مشكل اساسى و محور همه پريشانىهايى كه بر زندگى شما سايهافكنده و همه چيز را تيره و تار و سياه مىبينيد، نگرش منفى به زندگى، محيط اطراف و مهمتر از همه نسبت به «خود» است. شما همواره روح و روان خود را آماج تيرهاى سهمگين تفكرات منفى و زير بمباران منفىنگرىهاى خود قرار دادهايد و طبيعى است كه نتيجه اين بمباران، چيزى جز تخريب روحيه و از دست دادن نشاط و ابتلا به افسردگى و پريشانى نيست. پرسش اين است كه چرا خود را بدون دليل متهم مىكنيد؟! چرا دنيا و زندگى در آن را براى خود، زندان تصور مىكنيد؟! چرا خود را سردرگم و گرفتار در پيچ و خمهاى زندگى مىكنيد؟! چرا خود را در بنبست تفكرات منفى قرار داده، آيه يأس مىخوانيد؟!
همه اين سردرگمىها، بنبستها، نااميدىها، خستگىهاى روحى و بالاخره افسردگىها، ناشى از همين منفىبافىهايى است كه شايد از دوران نوجوانى، به صورت ناخودآگاه به دام آن گرفتار شدهايد!
به هر حال براى رفع مشكل شما، راه كارهايى ارائه مىشود كه اميدواريم ضمن به كارگيرى آنها، به صورت جدى شاهد سلامتى و بهبود وضعيت وقتى شما باشيم:
1. اجتناب از تنهايى؛ بكوشيد به جز مواقعى كه ضرورت دارد، در تنهايى قرار نگيريد.
2. با افكار منفى خود مقابله كنيد؛ يعنى، هر وقت اين افكار به شما هجوم آورد. به هر صورت ممكن خود را از چنبره آن نجات دهيد؛ براى مثال خود را به كارى مانند مطالعه يا هر كار ديگرى كه امكان انجام آن براى شما هست، مشغول كنيد و نگذاريد ذهن شما جولانگاه افكار منفى باشد.
3. به جنبههاى مثبت خود فكر كنيد و بكوشيد آنها را در يك برگهاى به صورت فهرست، ليست كنيد.
4. به جاى اينكه به كمبودها، عيبها و ناكامىهاى خود بينديشيد؛ به موفقيتها و آن امكاناتى كه در زندگى از آن بهرمند بوده و هستيد فكر كنيد. به عبارت ديگر امكانات و شرايط زندگى ما مانند يك ليوانى است كه بخشى از آن پُر است و بخشى خالى؛ به آن بخش پُر فكر كنيد و از آن بهره ببريد و غصه آن نيمه خالى را نخوريد. فرصتهاى زندگى را مغتنم بشمريد و از آنچه در آينده پيش خواهد آمد، نگران نباشيد.
5. با افراد شاداب، فعال، اجتماعى، و متدين و در عين حال مثبتنگر معاشرت كنيد و از افرادى كه هميشه وقتى با آنها مواجه مىشويد از زندگى شكايت مىكنند، دورى گزينيد.
6. ورزش را جزء ضرورىترين فعاليتهاى خود قرار داده هر روز حداقل نيم تا يك ساعت ورزش كنيد.
7. هر چه مىتوانيد قرآن بخوانيد و از دعاهاى اهلبيت(ع) بهره بگيريد: «فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنْهُ»(مزمل (73)، آيه 20. ( البته قرآن را با تأنى و توجه به معنا تلاوت كنيد.
8. از بيكارى و بىبرنامگى بپرهيزيد و همه اوقات خود را به صورت منطقى پر كنيد.
9. براى برنامهريزى اوقات شبانهروزى، حتماً با مشاور گفت و گو كنيد يا از دوستان موفق خود كمك بگيريد.
10. به تغذيه خود - به خصوص صبحانه - اهميت بدهيد و هيچگاه بدون خوردن صبحانه، مشغول تحصيل يا مطالعه نشويد.
11. هر وقت احساس دلتنگى مىكنيد، حدود ده دقيقه دوش آب ولرم بگيريد و در صورت امكان شنا كنيد.
12. به مسائل معنوى - به ويژه نماز اول وقت - اهميت فوقالعاده بدهيد.
13. با توسل به اهلبيت(ع) از آنها بخواهيد كه شما را كمك كنند و همواره اميدوار به لطف و رحمت خدا باشيد.
نویسنده: ابوالقاسم بشیری