همه ساله با وجود افزايش تعداد كشته شدگان نظام ترافيكي بررسي نمي شود و بدون راه حل رها مي شود.






 
 

ترافيك عبارتست از عبور ومرور وسايل نقليه، پياده ها و حيوانات در راهها و يا مجموع تغيير موقعيت هاي مكاني و زماني اشخاص و كالاها در يك محدوده جغرافيايي .
ترافيك بر سه اصل اساسي استوار است كه چون كلمات اين اصول با حرف E شروع مي شود اصطلاحاً ۳E گفته مي شود. اين اصول عبارتند از آموزش، مهندسي ترافيك و اجراي مقررات كه كلمات انگليسي آن Education، Enginering و Enforcement مي باشد. اصول عبارتست از قواعد و باورهايي كه يك رشته از دانش بر آن استوار است و نقص يكي از اصول كه مجموعه يي بر آن قرار دارند نقص كل مجموعه را به دنبال خواهد داشت.


موضوع ترافيك و چگونگي آن با برنامه هاي توسعه اقتصادي كشورها مرتبط است.
اصل آموزش براي تغيير در تصور و ادراك انسانهاست كه تأثير آن نياز به زمان دارد اگر ما از همين امروز آموزش قوانين عبور ومرور را در كليه سطوح تحصيلي شروع كنيم نتيجه مثبت آن به اين زودي نخواهد بود.
عوامل ترافيك عبارتند از عامل راه، وسيله نقليه و عامل انساني، ترافيك مطلوب عبارت از ترافيكي است كه در آن جابه جايي سريع، ارزان، ايمن و بدون ايجاد خسارت به محيط زيست باشد. عامل انساني عامل اصلي اكثر تصادفات است نقص وسايل نقليه و عامل محيطي يا نامناسب بودن راهها موجب تسهيل و تشديد تصادفات مي شود عامل انساني علل وقوع بيش از هشتاد درصد حوادث رانندگي است. استفاده ا ز وسايل نقليه ايمن ضريب خطر تصادف را كاهش مي دهد نواقص وسايل نقليه با انجام معاينه وكنترل پليس يا اجراي مقررات به حداقل مي رسد. در رابطه با عامل راه هميشه افزايش ظرفيت خيابانها و جاده ها نتيجه مثبت نخواهد داشت بلكه بازبودن مسيرها در صورت عدم مديريت و كنترل و عدم اجراي مقررات و قوانين راهنمايي و رانندگي موجب شدت تصادفات و به تبع آن باعث افزايش خسارات جاني ومالي خواهد شد. همچنانكه به علت ناتواني در مديريت سرعت وسايل نقليه ناگزير از استفاده از سرعتگاه ايمني(سرعت گيرها) به صورت آسفالت يا لاستيكي هستيم كه نشانه بارز از عدم توانايي در كنترل اعمال رانندگان براي اتخاذ سرعت آيين نامه يي يا سرعت مطمئنه است.

از عناصر تشكيل دهنده ترافيك عامل انساني مؤثرتر است.







 
 

چون اصل اجراي مقررات تأثير مستقيم بر عامل انساني دارد بنابر اين در بهبود ترافيك اثر فوري دارد. وظيفه اجراي مقررات عبور و مرور به عهده راهنمايي و رانندگي گذاشته شده است. فلسفه وجودي سازمان راهنمايي و رانندگي اجراي مقررات جلوگيري از وقوع تصادفات وا يجاد امنيت ترافيكي است كه با استفاده از نيروي انساني و تجهيزات مرتبط انجام مي گيرد. ابتدايي ترين منظور در تشكيل يك سازمان رسيدن به هدف خاص است اجراي مقررات كه سازمان راهنمايي و رانندگي براي آن تشكيل شده است مي تواند بهترين آموزش را به افراد جامعه بدهد چون بعد از آموزش بايد امكانات و بستر اجراي قوانين آموخته شده وجود داشته باشد.
 

مثلاً اگر راننده يي بعدا ز گرفتن گواهينامه رانندگي خود در حين رانندگي براي رعايت مقررات و قوانين يادگرفته خود نظارت، كنترل و يا مجبور نشود هدف از آموزش به نتيجه نخواهد رسيد. فردي را مي شناسم كه بعد از اينكه سالها داراي گواهينامه بوده و به علت عدم امكان گواهينامه المثني مجدداً درآزمايشات عملي شركت نموده مردود گرديده است چون در مدت رانندگي اجباري به رعايت قواعد گردش، پارك و توقف نداشته است بعضاً ممكن است داشتن گواهينامه براي اشخاص به علت اطمينان از رهايي از هر خطري اعتماد به نفس كاذبي ايجاد نمايد كه زمينه ايجاد خطرات جانبي براي خود و ديگران را موجب شود. امور ديگري مثل اجراييات، معاينه، صدور گواهينامه و شماره گذاري وسايل نقليه و ساير خدماتي كه به عهده ادارات راهنمايي و رانندگي است در جهت تحقق اصل تنظيم عبور ومرور و جلوگيري از تخلفات براي كاهش تصادفات است حاصل و نمود كار انتظامي در آمار تصادفات نمايان مي گردد اگر روزي مجبور به انتخاب وظايف قسمتهاي مختلف سازمان راهنمايي و رانندگي شديم نخستين بخش از جهت اهميت انتظامي خواهد بود اگر فقط كنترل و نظارت وجود داشته باشدميزان تخلفات و تصادفات به مراتب كمتر از زماني خواهد بود كه كليه وسايل نقليه داراي شماره بوده و همه رانندگان داراي گواهينامه مجاز باشند ولي كنترل و نظارت و اجراي مقرراتي وجود نداشته باشد.


به عنوان يك ايراني وقتي نرخ تلفات تصادفات رانندگي كشورمان را با كشورهاي حتي همسايه مثل پاكستان، هندوستان يا تركيه قياس مي كنم هم زجر مي كشم و هم خجالت. هرسال بيش از دو درصد توليد ناخالص ملي در اثر تصادفات رانندگي از بين مي رود. يكي از شاخص هاي صنعتي بودن كشورها تعداد وسايل نقليه موتوري است اگر فكري نشود با بالارفتن آمار سالانه توليد وسايل نقليه محيط ترافيكي همه ساله ناامن تر خواهد شد. قانون گرايي يكي از ايده الهاي مقامات مملكتي است اگر منظور از اجراي قانون رسيدن به عدالت باشد همه بايد رعايت نمايند و به آن احترام بگذارند بايد بستر اجراي قانون فراهم شود شرايط موجود به گونه يي است كه در تهران هر راننده يا عابري قوانين راهنمايي و رانندگي را بيشتر مقيد باشد به علت عدم رعايت ديگران بيشتر تهديد مي شود نظم به مفهوم اين است كه هركس به حق خود قانع باشد و مطمئن باشد كه به حريم حقوقي او تجاوز نخواهد شد و هرگاه درمورد او حق كشي شد مرجعي باشد كه حق او را بگيرد چون در محيط ترافيكي چنين وضعي وجود ندارد بنابراين رانندگان در ارتكاب تخلفات به يكديگر سبقت مي گيرند و اين ايده ماكياوليستي ارزش پيدا مي كند كه براي رسيدن به مقصد تمسك به هر بي قانوني مجاز مي نمايد اخلاقيات ناديده گرفته مي شود فرهنگ ايراني كمرنگ مي گردد چون اخلاق تدريجاً در وجود انسان شكل مي گيرد وقتي كمرنگ شود قبح اعمال از بين مي رود و هر روز با تكرار اعمال خلاف بيشتر رنگ مي بازد به علت نبودن كنترل هر روز به تعداد متخلفين افزوده مي شود افراد قانون گرا از اين وضع ناراحتند در اين وضع رعايت مقررات و قوانين عبور ومرور به جاي فراهم آوردن رفاه و آسايش وا يمني به علت نداشتن ضمانت اجرايي مانعي براي افراد قانونگرا است.

هدف غايي نظم عدالت است اگر قانون بدون پشتوانه اجرايي باشد فقط به مقصود قانون شكنان خواهد بود.
مديريت ترافيك دركشور ما متوليان متعددي دارد كه به جاي مكمل بودن براي يكديگر بعضاً موازي عمل مي نمايند مثلاً در تهران سازمان ترافيك تعدادي چراغ راهنمايي با نام هوشمند تعبيه نموده كه توسط رايانه كنترل مي شود تنظيم آنها توسط خود سازمان در حال اتوماتيك انجام مي گيرد در حاليكه تنظيم بقيه چراغها با عوامل راهنمايي و رانندگي است اجراي خط كشي معابر در تهران به عهده سازمان ترافيك است در جاده ها مسؤوليت تهيه ونصب علايم و خط كشي ها باوزارت راه است و اجراي مقررات با عوامل پليس راه مي باشد.
نقش وزارت كشور در هماهنگي بين سازمانها براي ايجاد امنيت ترافيكي در شهرها به علت وابستگي نيروي انتظامي و شهرداري ها از نظر تشكيلاتي نقش كليدي است كه در برقراري انتظام عبور و مرور مي تواند تعيين كننده باشد سازمانها بايد متفقاً به رفع معضلات بشتابند اقدامات متقابل يا موازي موجب سوءاستفاده متخلفين و پيچيده تر شدن مشكلات است كه به ضرر مردم تمام مي شود مثلاً هرچه تقاطع ها عريض تر شوند ولي توقف هاكنترل نشود توقف هاي چندرديفه موازي مسير را متراكم تر خواهد نمود كه شايد اگر فقط يك مسير عبوري بود اجباراً كسي توقف نمي كرد. كشور ما بالقوه و بالفعل از ناامن ترين كشورها از نظر ترافيكي است. هرچه اين معضل بزرگتر مي شود بي اعتنايي تأسف بار مسؤولان تعجب انگيز است!
آمار كشته شدگان تصادفات رانندگي بايد همه را به تفكر وادارد كشورما به علت بافت جمعيتي از نظر سني به نظارت بيشتر عوامل انساني عبور ومرور نياز دارد تخلفات رانندگي براي نوجوانان و جوانان كه در اين محيط ترافيكي رشد مي كنند الگوي نامناسبي خواهد بود در فرهنگ ما پيشگيري كه نياز به كنترل مستقيم دارد مؤثرتر است و الا مجازات متخلفين بعد از ارتكاب حتي زنداني كردن بي نتيجه است عدم كنترل سرعت از علل ديگر بالابودن تلفات ناشي از تصادفات است.

 

وظيفه و دغدغه اصلي نيروهاي پليس در تمام كشورهاي جهان برقراري نظام است و در كشور ما نيز تكليف ضابطين دادگستري در تخلفات مشهود رانندگي معلوم است.
همه ساله باوجود افزايش تعداد كشته شدگان نظام ترافيكي بررسي نمي شود و براي آن راه حل انديشيده نمي شود آينده نگري وجود ندارد. با اينكه ثابت گرديده كه استفاده از كمربند ايمني موجب نجات جان بيش از نيمي از افرادي كه تصادف از روبرو با شدت بيش از پنجاه كيلومتر در ساعت داشته اند مي گردد قانون اجباري بودن آن و استفاده اجباري از كلاه ايمني براي موتورسواران سالهاست به تصويب رسيده آيين نامه اجرايي آن در پيچ وخم بوروكراسي مانده است. علاوه بر آن چندين قانون و طرح مصوبه براي بهبود وضع ترافيك معطل مانده است كه نياز به بررسي جداگانه دارد منظور رسيدن به كمال مطلوب نيست اما نخستين قدم در تغيير وضعيت اسفبار موجود اين است كه از امكانات موجود با ايجاد هماهنگي و اعمال مديريت درست استفاده شود. حل معضلات و مشكلات را بايد به عهده متخصصان سپرد در شرايط موجود نياز به وجود پليس مقتدر كاملاً محسوس است كه بدون اغماض و ارفاق قوانين راهنمايي و رانندگي را به اجرا بگذارد در آن صورت ايمان دارم با امكانات موجود نيز وضع ترافيك سروسامان خواهد يافت.


رحيم فرشاد كارشناس رسمي دادگستري در رشته وسايل نقليه زميني
.

منبع: ایران سلامت