گفتی دوستت دارم
و من به خیابان رفتم !
فضای اتاق برای پرواز کافی نبود …
از تمام دار دنیا، تنها یک چیز دارم : دوستت !
در غوغای زندگی تا سکوت مرگ، دوستت دارم. تاوان آن هر چه باشد، باشد
نوشتم: (دوستت دارم … پرانتز را نبستم ، بگذار این حقیقت تا ابد جریان بیابد …
اگر نمی رفتی
نمی دانستم که دوستت دارم
دوستت دارم …
این تعارف نیست
زندگی ِ من است!
به اندازه ی تمام بوسه های بی پاسخی که ماهی به دریا میزنه
دوستت دارم …
دوست داشتن دل میخواهد نه دلیل ، از ته دل دوستت دارم بدون دلیل
اندازه یک کامیون زنبور عسل دوستت دارم ، اگه جرات داری برو بشمارشون
اگر با آتش عشقت مرا بسوزانی، باز هم با خاکسترش خواهم نوشت دوستت دارم
دوست داشتن تنها چیزیه که نوبتی نیست ، پس خارج از نوبت دوستت دارم
من نمی توانم بهت ثابت کنم دوستت دارم
زمان این کار را خواهد کرد
به تکرار غریبانه ترین جمله قرن!
و
به توان ابدیت!
دوستت دارم …
خواستم از عشق برات بگم گفتم می دونی ، خواستم از غم برات بگم گفتم می دونی ، حالا از ته قلبم می گم دوستت دارم چون نمی دونی